همشهری آنلاین- ابوذر چهل امیرانی: ساختمان بزرگ و زیبایی از سوی این دهه هفتادیها برای کودکان کار مهیا شده و به جز تدریس، در حوزههای مختلف از جمله مددکاری، بهداشت، روانشناسی و... خدمات متنوعی به کودکان کار و خانواده هایشان میدهند.
«معین کامرانی»، «یاسمن احمدیه»، «آصفه کامرانی» و «سام بوربور» ۴جوانی هستند که سالها پیش وارد کارهای خیرخواهانه شده و فعالیت خود را در یک گروه مردمنهاد شروع کردند. در محدوده محلههای نعمت آباد و دروازهغار سراغ آسیبدیدگان اجتماعی میرفتند و به آنها خدمات میدادند تا اینکه به این نتیجه رسیدند افراد آسیبدیده فقط به غذا و پوشاک احتیاج ندارند بلکه باید غذای روح آنها را نیز تأمین کنند؛ چرا که میدیدند بچههای کمسن که در خیابانها و کارگاههای مختلف کار میکنند، از تحصیل عقب ماندهاند و آینده مبهمی پیش روی آنهاست.
با همدیگر مشورت کردند و تصمیم گرفتند هرکدام سراغ چند کودک کار رفته و به آنها خواندن و نوشتن بیاموزند، اما برای این کار نیاز به محلی برای استقرار داشتند. برای پیدا کردن یک اتاق کوچک خود را به آب و آتش زدند تا اینکه یک روز یاسمن احمدیه به طور اتفاقی یکی از آشنایان خود را ملاقات کرد و علت پریشانحالی خود را به او توضیح داد. دوستش به او گفت که پدربزرگش فرد خیرخواهی است و موضوع را با او در میان خواهد گذاشت.
خرید یک خانه بزرگ با دست خالی!
چند روز بعد احمدیه به دیدار مرحوم حاج «عباس نقرهکار» رفت. وقتی حاج عباس اشتیاق این ۴جوان را برای خدمت به بچههای بی بضاعت دید، از آنها خواست به جای اجاره یک اتاق، خانهای برای شروع کارهایشان انتخاب کنند تا او اجاره کند. بچهها هم اولویت خود را پیدا کردن خانه در محدوده محله دروازه غار و حوالی میدان شوش گذاشتند؛ چرا که در این محدوده کودکان کار زیادی وجود داشت. در این گشتوگذار با خانهای قدیمی روبهرو شدند که چند اتاق داشت؛ از آن خانههایی که روزگاری خانوادههای زیادی در آن زندگی میکردند و هر اتاق که دور حیاط دیده میشد، محل زندگی یک خانواده بود.
حاج عباس این خانه ۵۰۰متر مربعی را برایشان اجاره کرد و به یک سال نکشید که خانه را خرید و به آنها هدیه داد. این اتفاق خوشایند سال۱۳۹۶ افتاد و بعدها بازسازی خانه را با هزینه زیادی انجام داد تا به موسسهای زیبا تبدیل شود که کودکان کار از حضور در آن لذت ببرند. پس از فوت حاج عباس، خانوادهاش نیز از این بچهها غافل نشده و ۲سال پیش خانهای ۱۱۹متر مربعی که پشت موسسه قرار داشت، خریداری و به این مجموعه اضافه کردند.
آموزش حقوق کودکان به خانوادهها
«یاسمن احمدیه» میگوید: «فعالیتمان را از سال۱۳۹۵ شروع کردیم و ۳سال بعد مجوز رسمی موسسه را از وزارت کشور گرفتیم. تمامی هزینهها نیز از سوی خانواده مرحوم نقرهکار و جمعی از خیّران تأمین میشود.» وی ادامه میدهد: «ابتدا با زحمت زیاد توانستیم خانواده ۲۰کودک کار را راضی کنیم تا بچههایشان را به اینجا بفرستند. به هر حال سن کمی داشتیم و جلب اعتماد خانوادهها کار آسانی نبود. از طرف دیگر، این بچهها کمکحال خانوادههایشان بودند و زمانی که در موسسه و کلاسهای درس حاضر میشدند، پدر و مادرشان در تأمین هزینههای زندگی با سختی مواجه میشدند. کمکم ارتباط همین خانوادهها با ما بیشتر شد و نه تنها فرزندان خود را برای حضور در کلاسهای درس تشویق میکردند، بلکه از آشنایان و همسایههای خود میخواستند بچههایشان را به اینجا بفرستند.»
احمدیه با بیان اینکه اکنون ۱۰۰کودک کار در این موسسه خدمات آموزشی میگیرند، میگوید: «کار تخصصی ما آموزش کودکان کار است و هرسال تعدادی از بچهها را برای شرکت در آزمون سطح به اداره آموزش و پرورش معرفی میکنیم تا در صورت قبولی بتوانند مدرک رسمی گرفته و تحصیلات خود را در مدارس عادی ادامه دهند. البته تعدادی از دخترهایی هم که اینجا خواندن و نوشتن یاد گرفته و پیشرفت زیادی داشتهاند، دعوت به کار کردهایم تا به کودکان کار تدریس کنند.»
وقتی از احمدیه میپرسیم هدف ایدهآل او و دوستانش چیست، میگوید: «رویکردی که دنبال میکنیم این است که بچهها بفهمند چه مهارتهایی را دنبال کنند تا مشکلات خودشان و خانوادههایشان را برطرف کنند. دوست داریم به خانوادهها و آیندگان بیاموزیم که کودک خود را سر کار نفرستند و حقوق اولیه کودکان را بشناسند و به آنها احترام بگذارند.»
روش خاص برای آموزش بچهها
کودکان کار هر ۳۰ تا ۴۵روز یکبار، بستههای حمایتی میگیرند و در صورت بیماری به مراکز درمانی معرفی میشوند. هر از گاهی پزشکان خیّر هم در موسسه حاضر شده و بچهها و خانوادههایشان را معاینه میکنند. مددکاری و روانشناسی هم از خدماتی است که به آنها ارائه میشود. روش سوادآموزی در اینجا «هنر نوین خواندن و نوشتن» نام دارد و در این روش سعی میشود با تقویت مهارتهایی همچون شنیدن، بیان کردن، بیداری آوایی و بیداری الفبایی، توانمندی خواندن و نوشتن را به کودکان آموزش داد.
خرید تبلت برای بچهها در دوران کرونا
«داود خسروی» مسئول اجرایی انجمن روشنگران فردای کودک میگوید: «کودکان کار در مقاطع اول تا دهم درس میخوانند، اما به دلیل اینکه بچههای کار و بازمانده از تحصیل هستند، سن بیشترشان بالاتر از مقطعی است که در آن قرار دارند.»
وی با اعلام اینکه بیشتر این کودکان را اتباع افغانستانی تشکیل میدهند، اضافه میکند: «خانواده آنها کارت آبی (کارت موقت اقامت) دارند و شرط ما هم برای ثبتنام بچهها، داشتن این کارت است. کلاسهای درس از ساعت۱۰ تا ۱۴ برپا میشود و از بچهها با صبحانه و نهار پذیرایی میکنیم. در زمان شیوع ویروس کرونا، کلاسهای این موسسه غیرحضوری بود و از آنجا که برخی از این بچهها یا والدین آنها فاقد تلفن همراه بودند، با کمک خیّران ۶۰دستگاه تبلت خریداری کردیم و به آنها هدیه دادیم.»
وی درباره شغل این بچهها میگوید: «بچهها ۷ تا ۱۸ساله هستند. بیشتر دخترها در منزل کار میکنند و با جوراببافی یا کمک به مادرشان، سفارش تولیدیها و کارخانهها را انجام میدهند. پسرها هم شاگرد مغازه هستند یا در خیابانها و چهارراه ها به دستفروشی و این قبیل کارها میپردازند.»
به گفته خسروی، ۱۰کلاس درس در این موسسه وجود دارد و حدود ۵۰خیّر از آنها حمایت میکنند.
نامهایی که ماندگار شد
در حیاط پشتی موسسه که از ۲سال پیش به آن اضافه شده، ۵ستون دیده میشود. اسامی افرادی که در این سالها حامی کودکان کار و موسسه ارفک بوده یا تدریس افتخاری بچهها را برعهده داشتهاند، روی پلاکهای فلزی نوشته و به این ستونها چسبانده شده است. امروزه ۱۲۰نفر به صورت داوطلبانه (پیوسته یا پاره وقت) با موسسه همکاری می کنند که اغلب آنها را دانشجویان تشکیل میدهند. آنها در روزهایی از هفته به موسسه آمده و به کودکان کار درس میدهند. همگی جوان و بیشترشان مثل بانیان موسسه دهه هفتادی هستند.
نظر شما